جدول جو
جدول جو

معنی نشست و خیز کردن - جستجوی لغت در جدول جو

نشست و خیز کردن
(عَ زَ دَ)
نشست و خاست کردن. معاشرت کردن. رفت و آمدداشتن. هم نشینی کردن: گفتند چرا بزرگ شمابا گنهکاران نشست و خیز می کند. (دیاتسارون ص 116)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
للقفز
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
Spring
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
прыгать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
कूदना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
چھلانگ لگانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
লাফানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
sıçramak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
לקפוץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
กระโดด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
стрибати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جست و خیز کردن
تصویر جست و خیز کردن
دیکشنری فارسی به هلندی